7ـ اگر همزمان با حکومت حقّ در ایران یک یا چند حکومت حقّ دیگر وجود مىداشت و یا آن که در آینده بوجود بیاید، آنگاه چه طرحى را پیشنهاد خواهید کرد؟
در پاسخ باید گفت: اگر چه این فرض در شرایط کنونى سخنى از واقعیّت هاى خارجى نمىگوید و صرفاً بعنوان فرضى ذهنى مطرح مىشود، ولى در هرحال شکل هایى از حکومت در این صورت نیز مىتوان در نظر گرفت.
بنظر ما بهترین شیوه تحقّق حاکمیّت اسلام در فرض یاد شده ـ که تحقّق طرح اصلى حکومت جهانى اسلام هم ممکن نیست ـ شکل «فدراسیون اسلامى» مىباشد.
معناى فدراسیون
براى روشن تر شدن طرح یاد شده، ابتدا توضیحى پیرامون واژه هاى «فدراسیون»، و «حکومت فدرال» مىدهیم.
واژه فدراسیون از واژه لاتین Foedusبمعنى «قرار داد» یا «موافقتنامه» برآمده است. فدراسیون هنگامى بوجود مىآید که دو یا چند دولت مستقل موافقت کنند که یک دولت جدید تشکیل دهند و حاکمیّت خود را به آن واگذارند و حکومت فدرال، محصول چنین اتّحادى است و خود داراى دو رشته حکومت است: حکومتى مرکزى و حکومت هاى محلّى.
در حکومت فدرالى، حکومت مرکزى در مورد مسائل عمده مربوط به منافع عمومى یا مشترک مانند: امنیّت، اقتصاد، سیاست خارجى و سایر مسائل کلان تصمیم گیرى و اقدام مىکند. و واحدهاى محلّى، یا تشکیل دهنده فدراسیون به مسائلى که از لحاظ محلّى اهمیّت دارند مىپردازند.([1])
فدراسیون اسلامى
حال با توجه به این مقدّمه، فدراسیون اسلامى شکلى از حکومت است که با مشارکت کشورهاى داراى حکومت مشروع و بر حقّ بصورت اتحادیه بوجود مىآید و داراى دولت مرکزى قدرتمند و دولت هاى محلّى مستقل مىباشد. دولت مرکزى عهده دار تصمیم گیرى و تدبیر امور مسلمانان بر مبناى قواعد دینى، در مقیاس کلّ جامعه اسلامى است، و با تنظیم قوانین عامّ، کلّ اتّحادیه را به سمت اهداف مادّى و معنوى سوق مىدهد.
از سوى دیگر هر یک از کشورهاى عضو اتّحادیه با رعایت مصالح جامعه محلّى خود و با در نظر گرفتن وضعیّت زمانى و مکانى آن کشور به وضع قوانین خاصّ و تدبیر امور مىپردازد. ضمن آن که با رعایت و اجراى قوانین عامّ اتّحادیه، خود را در پیشبرد جامعه بزرگ اسلامى و تأمین اهداف آن یارى مىدهد.
به این ترتیب هم در سطح گسترده ـ یعنى کلّ جامعه و اتّحادیه اسلامى ـ و هم در سطح هر یک از کشورهاى عضو، حاکمیّت اسلام محقّق، و اهداف فردى و اجتماعى حاصل مىگردد.
ادامه این روند (= داشتن حکومت فدرالى) چه بسا به تشکیل حکومت واحد جهانى، براساس الگوى اصلى اسلام منتهى شود، وبیش از پیش سعادتمندى را فراهم آورد.
[1]ـ رک: «بنیادهاى علم سیاست، عبد الرحمن عالم، ص 342 ـ 338.